یه چیزی اشتباهه
بغلش کردم، بوسیدمش، خواستم اتفاقا یادم بره… برگشت گفت تو باز تنها و بی کس شدی به من پناه آوردی!
نگفتم من با توام تنها و بی کسم
نگفتم هیچوقت منو نمیبینی
نگفتم کل زندگیم هرجا که بودم تو اوج شادیام منتظر بودم بیای پیشم ولی تو هیچوقت حواست به من نبود…
نگفتم همیشه چشم دنبالت بوده…
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت 10:43 توسط ژه
|