‏بغلش کردم، بوسیدمش، خواستم اتفاقا یادم بره… برگشت گفت تو باز تنها و بی کس شدی به من پناه آوردی!
‏نگفتم من با توام تنها و بی کسم
‏نگفتم هیچوقت منو نمیبینی
‏نگفتم کل زندگیم هرجا که بودم تو اوج شادیام منتظر بودم بیای پیشم ولی تو هیچوقت حواست به من نبود…
‏نگفتم همیشه چشم دنبالت بوده…