بعضی وقتها اتفاقاتی می افته که آدم حالش از خودش بهم می خوره

حالش از غیرتش بهم میخوره

حالش بد میشه وقتی میبینه که تنها یادگار اسلام واقعی زیر دست و پای سیاست کثیف ، دنیای آلوده و تفکرات احمقانه له میشه

حالش بد میشه وقتی میبینه هدیه ای که خیلی براش عزیز و بزرگه رو مسخره میکنن(آخه مثله این می مونه که هدیه دهنده رو مسخره کنن)

حالش بد میشه زمانی که توهینات وقیحانه ی چند تا آدم(!؟) کودن که بازیچه ی دست کودن تر از خودشون قرار گرفتن رو میبینه

من از کل اسلامی که بهم ارث رسیده فقط قرآنش رو به راستی و درستی قبول دارم

فقط قرآن رو تحریف نشده و صادق میدونم

و اجازه نمیدم هیچکس به یادگاری و هدیه ی خدای مهربونم حتی چپ نگاه کنه

فریاد زدن تو خیابون (اونم با صدای گرفته ای که دارم ) رو جالب نمی دونم

فکر هم نمی کنم که تاثیر زیادی داشته باشه

با داد زدن تو خیابونا کاری درست نمیشه و به نظر من یه جور لاف زدن و از سر به در کردن مسئولیت باشه.

 

** باید یه کاره بزرگ کرد **