ایمان
ايماني كه از بودن در طبيعت و نگاه كردن بهش به من دست ميده رو هيچ دعا و نماز و مسجدي نميتونه بوجود بياره و هيچ آخوند و شيخ و طلبه اي نميتونه از بين ببره
ايماني كه از بودن در طبيعت و نگاه كردن بهش به من دست ميده رو هيچ دعا و نماز و مسجدي نميتونه بوجود بياره و هيچ آخوند و شيخ و طلبه اي نميتونه از بين ببره
هروقت اسم زلزله و اين اتفاقا مياد ياد حرف استادم ميافتم كه موقع زلزله ي بم اونجا اعزام شده بود....
چيزايي گفت كه آدمو به وحشت مينداخت....چيزايي كه تو هيچ رسانه اي و تو هيچ محولي نميگن...
ميگفت وقتي كه رفته بود بم اجسادي رو ديده بوده كه به خاطر سرقت كردن جواهراتشون دست و گوشهاشون رو قطع كرده بودن...
عده ي زيادي به مناطق زلزله زده ميرن ، اما نه به خاطر امداد ؛ بلكه به دليل چپاول باقي مانده زندگي اونا.....
.طفلي مردم آذربايجان..
چه مهمان هاي بي دردسري هستند مردگان
نه به دستي ظرفي را چرك ميكنند
نه به حرفي دلي را آلوده
تنها به شمعي قانعند
و اندكي سكوت.....
حرفايي كه صادقانه و بي ريا گفته ميشن عجيب به دل آدم ميشينن.. حتي اگه فحش باشن!!!
حلا خیلی چیزا هست و میتونم که توش بنویسم!!
به زودی شروع خواهم کرد!!
برای چندمین بار آدرسمو عوض کردم!!
آخییشش!!
تا یه اسم برای وبلاگ جدید پیدا کنم این جا خواهم ماند
به قدری از اینکه تولد کسی رو تبریک بگم خوشحال میشم که انگار یکی تولد خودمو بهم تبریک گفته!!!!!!!
دچار تناقض شده ام...
مرگ حق است...
حق گرفتني...
خود كشي گناه...
يه معما به معماهاي زندگيم اضافه شد .... . . .. ... مرگ
جملات تناقض از خودم نبود ولی حرف سالهام بود
اینقد که جو بدی به این ماه و اینکه تو تابستونه و نمیدونم ۱۶ - ۱۷ ساعت باید روزه باشی و اینا... دادن
کاش تا آخر ماه مبارک توانایی روزه گرفتن رو داشته باشم!!
حتی با این شربت و قرصای تقویتی!!!